اين پرونده سي‌ام تير‌ماه با شكايت پسر نوجواني در شعبه چهارم دادسراي امور جنايي تهران به جريان افتاد. پسر 15ساله به قاضي آرش سيفي گفت: حدود 2هفته پيش با يكي از بچه‌محل هايمان سر بازي دعوايمان شد و او را كتك زدم اما فرداي آن روز 3نفر از اقوام وي به سراغم آمدند و با زور و تهديد مرا به زمين بايري در جنوب تهران بردند و مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنها حتي مي‌خواستند مرا تسليم نيت شيطاني خود كنند كه خوشبختانه خودروي گشت پليس رسيد و 3پسر جوان به محض ديدن چراغ گردان پليس فرار كردند. آنها تهديدم كردند كه اگر شكايت كنم بلايي بدتر از اين سرم مي‌آورند.
با شكايت پسر نوجوان، آدم‌ربايان دستگير و براي تحقيق به دادسراي جنايي منتقل شدند. آنها 3مرد متاهل هستند كه هيچ سابقه كيفري ندارند. مردان جوان اما روايت ديگري را مطرح كردند كه با اظهارات شاكي كاملامتفاوت بود. يكي از آنها گفت: چند روز قبل برادرزن 14ساله‌ام به نام سهراب به من زنگ زد و درحالي‌كه اشك مي‌ريخت از من درخواست كمك كرد. من هم به همراه 2نفر از دوستانم سراغش رفتيم و او با گريه گفت كه 6نفر از بچه‌محل‌ها او را به بهانه قليان كشيدن به پشت بام خانه‌‌اي برده‌و مورد آزار و اذيت قرار داده‌اند.
پس از آن نيز صدايش را ضبط و او را تهديد كرده‌اند كه اگر به كسي حرفي بزند آبرويش را مي‌برند. آرش مي‌گفت از ترسش جرأت نكرده به كسي حرفي بزند اما آنها دوباره به سراغش رفته و تهديدش كرده‌اند كه اگر تن به خواسته شوم‌شان ندهد فايل ضبط شده را در تلگرام پخش مي‌كنند. وي ادامه داد: سهراب خيلي ناراحت بود و از من كمك خواست. من كه عصباني شده بودم تصميم گرفتم انتقامش را بگيرم. به همين‌خاطر با دوستانم سراغ شاكي پرونده كه جزو ربايندگان برادرزنم بود، رفتيم. به او گفتيم اگر واقعيت را بگويد و همدستانش را معرفي كند با او كاري نداريم. پسرنوجوان هم قبول كرد اما زيرك‌تر از اين حرف‌ها بود.
به همراه او و دوستانم سوار موتور شديم. در بين راه قبول كرد كه برادرزنم سهراب را مورد آزار و اذيت قرار داده و فايل ضبط شده در اختيار يكي از دوستانش است. قرار شد كه پسرنوجوان همدستانش را به ما نشان دهد. ما قصد آدم ربايي و آزار و اذيت نداشتيم فقط مي‌خواستيم به آنها گوشزد كنيم كه دست از سر برادرزنم بردارند و فايل ضبط شده را از آنها بگيريم. اما پسرنوجوان به ما رودست زد.
او گفت پاتوق همدستانش در پاركي همان حوالي است. وقتي به آنجا رفتيم پسري نوجوان را از دور به ما نشان داده و گفت سركرده باند و طراح نقشه سناريوي شوم است. وقتي به سمت وي رفتيم پسرنوجوان در يك لحظه از غفلت ما استفاده كرد و گريخت. درواقع سركارمان گذاشته بود و به دروغ شخصي را نشانمان داده بود تا با اين ترفند از دست ما فرار كند. حالا هم پيش دستي كرده و از ما به جرم آزار و اذيت و آدم ربايي شكايت كرده تا خودش گير نيفتد.به گزارش همشهري با اظهارات 3مرد جوان تحقيقات پليسي براي كشف راز اين ماجرا ادامه دارد.
نظر شما